محل تبلیغات شما

 

 

هرچه رکاب می زنم به تو نمی رسم
هرچه رکاب نمی زنم نمی ایستم
نه در تعادلم نه نامتعادلم
نه دیوار به سمتم می آید و نه دیوار از سمتی که می روم می رود کنار
ردِ تایر را تکرار می کنم تا نرسم
و نمی رسی که از ردِ تایر برهانی ام

 تو می توانی رک و راست بیایی 
 من را از زین برداری
بغل کنی ببری گوشه ی اتاق
خانه را از رویم کنار بزنی
و بخوابانی ام در
و بخوابی با
و بخوابیم تا
و نمی آیی اما

داری من را با نرسیدن هام کجاها می گذاری
داری من را با نکشیدن هات نمی رسانی ام
دارم روی دوچرخه از خواب فرار می کنم
دارد روی دوچرخه خوابم می گیرد و می پرد از سرم
دارد نداردها دارکوب می شوند توی سرم
دارم از ندارم ها به ندارم های تازه می رسم
 دارکوب ها دارند می کوبند
دارکوب ها دارند شکل دارکوبی را توی سرم تتو می کنند
دارکوب ها می کوبند و رکاب بی فایده است
دارم فکر می کنم چطور فرار کنم از فکر

دارم رکاب می زنم دروغ است
دارد هرچه دروغ است راست از آب در می آید
داری کجاها چه می کنی با داردهات؟ 



حسین باقری

نقایص موجود در نظام آموزشی کشور و راهکارهای رفع آن

یک روز خاطره انگیز ...

هرچه رکاب می زنم...

نمی ,رکاب ,ها ,زنم ,کنم ,ندارم ,رکاب می ,می زنم ,را از ,من را ,می کنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

واج